وقتی فردوسی می گوید: بسی رنج بردم در این سال
سی، عجم زنده کردم بدین پارسی حرفی به گزاف نمی گوید. شاهنامه ای که پر از داستان
ها و افسانه های حماسی ایران زمین است، در هر دوره ای خواستگاه جدیدی پیدا می کند
و می توان همیشه به آن از زوایای مختلف نگاه کرد. از زمانی که شاهنامه نوشته شد و
تا الان که این اثر به عنوان یک شناسنامه ی ملی برای همه ی ایرانیان و پارسی
زبانان در آمده، رویکرد های مختلفی به آن شده است. داستان های آن، دستمایه آئین ها
و مراسم های ایرانیان گشت و حماسه سرایی آن، موضوع بسیار زیبا و شنیدنی برای مجالس
نقالی و نقالان شد. و حالا بعد از گذشت بیش از هزار سال، نسخه اجرایی جدیدی بر
گرفته از داستان ضحاک، در انگلستان و در شهرهای لندن و کیمبریج به روی صحنه رفت.
چشم در چشم
Sunday, 17 November 2013
Sunday, 13 October 2013
حرف های خصوصی از یک رویای خصوصی
مطلب زیر را بعد از تماشای کار "یک رویای خصوصی" برای هفته نامه پرشین چاپ لندن نوشتم که در سرمقاله شماره 316 درج گردید و در آن به نکاتی از رفتارهای مشترک ما ایرانیان، در تماشای یک کار هنری پرداختم/.
عکاس: امید مهاجرانی |
مطالبی که در زیر می آورم را، نمی خواهم غیر ایرانیان بخوانند. این سخن کوتاه، درد دلی با خودمانی هاست. با کسانی که خاطره های مشترک زیاد دارم. با کسانی که زبان و فرهنگ مشترک دارم، با کسانی که ستاره های تئاتر و سینما و تلویزیون شان با من یکی است. با کسانی که دقیقا مثل خودم، تا اسم "بهروز وثوقی" را می شنوند، نا خودآگاه قیصر را به یاد می آورند. حرف هایی که می خواهم بزنم را، دوست ندارم هیچ غریبه ای بخواند. این حرف ها از جنس ایرانی است و فقط برای ایرانیان قابل فهم است. برای ما که "گلشیفته ی فراهانی" را دوست داریم و برایمان یاد آور فیلم های "میم مثل مادر" و یا شخصیت هانیه ی "علی سنتوری" است، من با این "ما" ها کار دارم. برای ما که فرقی نمی کند محتوای نمایش یا فیلمی که ستاره هایمان بازی می کنند، چیست ولی، فقط به عشق اینکه ستاره های آسمان هنرمان در آن کار، ایفای نقش می کنند، هر مبلغی که باشد می پردازیم، و به تماشای آن می رویم. باز هم می گویم، من با تک تک این "ما" ها کار دارم.
تعبیری از یک رویای خصوصی
نویسنده: محسن غفاری کهیایی
عکاس: امید مهاجرانی
|
"یک رویای خصوصی" چندان هم خصوصی نبود. یک رویای خصوصی، داستان جاوید، (بهروز وثوقی) نقاش تبعید شده ای است، که سالهای عمر خود را، بی آن که بداند چند سال را در تبعید گذرانده، سپری کرده است و حالا در روزهایی که آرام آرام، خود را آماده ی گور می بیند، به دنبال تمام کردن آخرین شاهکار هنری خود است. شاهکاری که برای تماشاگر، تا لحظه های پایانی نمایش گنگ و بی مفهوم است. شاهکاری که شخصیت خیالی و ذهنی این نقاش، یعنی سارا(گلشیفته فراهانی) تنها صدایی است که این نقاش را متوجه می کند که سالهای سال، برف سفید را، روی بوم خود نقاشی نموده است.
Monday, 8 July 2013
کمـــدین ها بر جامعه تاثیر گذارند
گفتگو و مصاحبه با مکس امینی، کمدین آمریکایی ایرانی تبار- این مصاحبه را برای هفته نامه پرشین در تاریخ 19 ژوئن 2013 در لندن انجام دادم که شما را به خواندن آن دعوت می کنم.
مکس امینی متولد توسان در ایالت آریزونا آمریکا می باشد. وی در سال 2004 از دانشگاه “یو سی ال ای” در رشته تئاتر فارغ التحصیل شد. او در سال 2002 کار خود را در شاخه استند آپ کمدی آغاز کرد. وی خیلی سریع شهرت خود را در لس آنجلس به عنوان کسی که با سرعت زیادی در زمینه ی استند آپ کمدی رشد می کند به دست آورد. در سال 2006 کمپانی “Lough Factory” (کارخانه خنده) در هالیوود استعداد خاص “مکس” را در توانایی اجرای کمدی کشف کرد و همکاری خود را با وی آغاز نمود.
مکس امینی این روزها اجراهای خود را در کشورهای مختلف دنیا، از جمله آمریکا، انگلستان، آلمان، امارات، کوالالامپور، استرالیا، سوئد و ... دارد.
به بهانه برنامه های ماه گذشته مکس امینی در آرت دپو لندن و دانشگاه SOAS ، هفته نامه پرشین مصاحبه ای با این هنرمند انجام داد که در زیر می خوانید.
Wednesday, 13 February 2013
چگونه تست بازیگری بدهیم؟
آیا وقتی برای تست بازیگری می روید، مونولوگ خود را آماده
کرده اید؟ مونولوگ به قطعه ی کوتاهی از یک
نمایشنامه یا فیلمنامه می گویند که معمولا حدود دو الی سه دقیقه طول دارد. شما به
عنوان بازیگری که قصد تست دادن برای یک کارگردان تئاتر و یا سینما و تلویزیون را
دارید باید حداقل چند مونولوگ را آماده کرده باشید. سعی کنید در بین مونولوگ های
انتخابی خود، از هر دو متون کلاسیک و مدرن استفاده کنید.
Sunday, 29 July 2012
Subscribe to:
Posts (Atom)